جدول جو
جدول جو

معنی تاریک مغز - جستجوی لغت در جدول جو

تاریک مغز
احمق، کودن، کم خرد، ابله، ریش کاو، غتفره، دنگل، انوک، غمر، خل، بدخرد، کردنگ، گول، سبک رای، کم عقل، لاده، بی عقل، فغاک، نابخرد، تپنکوز، گردنگل، دنگ، شیشه گردن، کهسله، کاغه، خام ریش، کانا، خرطبع، چل، دبنگ
تصویری از تاریک مغز
تصویر تاریک مغز
فرهنگ فارسی عمید
تاریک مغز(مَ)
کم اندیشه. کم خرد:
از آن به که در گوش تاریک مغز
گشادن در داستانهای نغز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تاریک مغز
کم اندیشه کم خرد
تصویری از تاریک مغز
تصویر تاریک مغز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

میغتاریک، ابر سیاه، ابر تیره، ابر تاریک:
پلارک چنان تاخت از روی میغ
که در شب ستاره ز تاریک میغ،
نظامی
لغت نامه دهخدا
محاق، سرار، آخرین شب ماه
لغت نامه دهخدا
تیره روز، (آنندراج)، غمگین، سیه روز و سیه بخت، (ناظم الاطباء) :
دل تاریک روزم را شب آمد
تن بیمارخیزم را تب آمد،
نظامی،
ای ز تو خورشید چرخ در مرض تف ّ و تاب
از من تاریک روز طلعت روشن متاب،
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاریک میغ
تصویر تاریک میغ
ابر تاریک ابر سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریک ماه
تصویر تاریک ماه
محاق، سرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریک روز
تصویر تاریک روز
تیره روز غمگین سیه روز سیه بخت
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی در منطقه ی گلیجان قشلاقی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی